امید _رسپینا ::
چهارشنبه 86/6/14 ساعت 10:38 عصر
" به نام آنکه اگرحکم کند همه محکومیم "
فصل های بی وفا
پر هیاهوتر از بهار
بی صداتر از تابستان
بی خیال تر از زمستان
آرام نشسته ایم
آرام !
بی هیچ صدایی
بی هیچ جهشی
در انتظار یک باد
در انتظار یک گام
تا مظلومانه
هم آغوش خاک شویم ...
دیگه دنیا واسه من تاریکه
زندگی کوچه راهی باریکه
این منم از همه جا وامانده
آخر قصه ی من نزدیکه
از همه ی مردم دنیا رانده
رانده و خسته و تنهامانده
کوله بار بی نشونی های من
توی آخرین سفر جامانده ...
مرگ ما را دریاب که زندگی ما را کشت ...
*** نه ! یادم هست ...
نوشته های دیگران()