امید _رسپینا ::
چهارشنبه 86/5/3 ساعت 10:32 عصر
سلام به بهترینم که همیشه بهترینه
سلام بر آنکه اگر حکم کند همه محکومیم
سلام بر تنها پرستوی آسمان عشق
سلام بر خدای خودم و اسطوره ی عشق علی (ع)
سلام بر ساقی می عشق عباس (ع)
وسلام بر همه ی روزنه های امیدم...
قرار بود دیگه ننویسم و روزنه ی امید رو برای همیشه ببندم چون دیگه روزنه ای از امید نبود ! اما الان که واستون می نویسم بهترینم به جای روزنه ای از امید دریایی از امید رو در دلم باز کرده تا مثل همیشه با رویی سیاه شرمنده ی این همه مهربونی و محبت تموم نشدنیش بشم !
خدایا بابت همه چی ممنون !
از اینکه بازم شرایطی رو فراهم کردی که بازم بتونم بعد از این 5 ماه تلخ غربت و تنهایی تو شهر خودم و پیش نازنین خانواده ای که تو بهم هدیه دادی قطره های نفسم رو دریا کنم ممنونم !
تو بهترینی و من بدترین و کمترین موجودی که روح پاکت رو به وجودش دمیدی ... واسه همین نمی دونم چگونه این همه مهربونی و محبتت رو توصیف و جبران کنم ...
بابت زبون قاصر و عقل ناقصم که هنوز در توهم این همه زیباییت مونده و نمی تونه ادای دین کنه معذرت می خوام ! اما خودت میدونی که در پهنای سیاهی دلم هنوز روزنه هایی از پاکی دیده می شه وشاید این روزنه ها بتوانند منو ازقسمت کوچکی از این همه شرمندگی رها کنند ...
همیشه در دلم هستی و خواهی بود پاکترین و عاشق ترین عشق من و من هم همیشه کوچکترین بنده ات !
تا دمی هست با یاد تو بازدمی هست ...
نوشته های دیگران()