سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دو دعوى خلاف هم نیست جز که یکى را روى در گمراهى است . [نهج البلاغه]
آوای مرده
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
جنگل جان

امید _رسپینا :: سه شنبه 84/4/21 ساعت 1:7 صبح

گاه می اندیشم

خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟

آن زمان که خبر مرگ مرا

از کسی می شنوی روی خندان تو را

کاشکی می دیدم.

شانه بالا زدنت را

بی قید

و تکان دادن دستت که

مهم نیست زیاد

و تکان دادن سر را که

عجیب ! عاقبت مرد؟

افسوس !

کاشکی می دیدم !

من به خود می گویم :

« چه کسی باور کرد جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد ؟»

«««حمید مصدق»»»


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تعطیل !
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
آوای مرده
امید _رسپینا
** فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم ** چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست...ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشاییست... ا.م.ی.د
Link to Us!

آوای مرده

Hit
مجوع بازدیدها: 154763 بازدید

امروز: 149 بازدید

دیروز: 14 بازدید

Archive


یادگاری های 84
مرداد نامه 85
شهریور نامه 85
مهر نامه 85
ابان نامه 85
اذر نامه 85
دی نامه 85
بهمن نامه 85
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385

links
آوای بارون
خدا اینجاست
غریبه ی مهربون
دخترونه
مکتوب
ام بلاگ
تنهایی های من
دوست داشتنی
خلوت خیال
آوای آرزو
کیمیاگر عشق
تولدی دوباره
حصار عشق
بغض باران
در قلمرو دل
نازدختر
دنیاییان نامرد
برزخ تنهایی
خلوتگاه یک عاشق
شادی
جوون ایرونی

My music

Submit mail