من در اين تاريکي
فکر يک بره ي روشن هستم
که بيايد علف خستگي ام را بچرد
امتداد تر بازوهايم را
زير باراني مي بينم
که دعاهاي نخستين بشر را تر کرد
سلام روزنه ي اميد
به روزم
بيا
[