• وبلاگ : آواي مرده
  • يادداشت : مادرم
  • نظرات : 6 خصوصي ، 36 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يك دوست 

    شگفتا ! وقتي که بود نمي ديدم، وقتي مي خواند نمي شنيدم ... وقتي ديدم که نبود ... وقتي شنيدم که نخواند...! چه غم انگيز است که وقتي چشمه اي سرد و زلال در برابرت مي جوشد و مي خواند و مي نالد ، تشنه ي آتش باشي ، و نه آب ، و چشمه که خشکيد چشمه که از آن آتش که تو تشنه ي آن بودي بخار شد و به هوا رفت ، و آتش کوير را تافت و در خود گداخت و از زمين روئيد و از آسمان باريد ، تو تشنه ي آب گردي و نه تشنه ي آتش ، و بعد ، عمري گداختن از غم نبودن کسي که تا بود ، از غم نبودن تو مي گداخت.

    پاسخ

    salam doste aziz ,omidvaram lahazat khobi ro separi konid,mamnon ke ghabel donestid va be kolbeye man sar zadid ,mamnon vase hamdarditon,khoshhal mishodam moshakhasateton ro mineveshtid ta betonam azaton tashakor konam albate midonam kareton bidalil nabode,khoshhal misham bazam be man sar bezani,shad o bahari bashi