• وبلاگ : آواي مرده
  • يادداشت : يه روزي بر مي گردم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گريه کردم گريه هم اين بار آرامم نکرد
    هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد
    روستا از چشمِ من افتاد، ديگر مثلِ قبل
    گرمي آغوش شاليزار آرامم نکرد
    بي‌تو خشکيدند پاهايم کسي راهم نبرد
    دردِ دل با سايه‌ي ديوار آرامم نکرد
    خواستم ديگر فراموشت کنم اما نشد
    خواستم اما نشد، اين کار آرامم نکرد
    سوختم آن‌گونه در تب، آه از مادر بپرس
    دستمالِ تب‌بُر نم‌دار آرامم نکرد
    ذوق شعرم را کجا بردي؟ که بعد از رفتنت
    عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد

    ..............................................شعر از نجمه زارع

    موفق باشي