• وبلاگ : آواي مرده
  • يادداشت : can you feel me ?...
  • نظرات : 23 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام دوست عزيز

    از اين اتفاقات در روز زياد رخ ميده .....

    با كلي ذوق و شوق اومدم اينجا ولي دلم گرفت كه چرا بعضي ها به جاي اينكه يه كم سختي و تحكل كنند هميشه راحت ترين راه و انتخاب مي كنند ....

    بگذريم

    يه سر به من بزن يه خبرايه جديدي دارم

    يزدان يارتان

    + بارون 

    سلام

    ممنون كه هميشه با دست پر مياي...يه سبد پر از اميد و مهربوني....

    اين آهنگي هم كه نوشتم هر وقت گوش ميدم اون تيكه ي اصليش كه به حالت فرياد خونده(از داد هم گذشته)تنمو مي لرزونه...جدي مي گم

    به اميد اينكه ميشود بهتر نيز بود....

    سلام دوست من

    ممنون كه كامنتم رو بي جواب نميزاري و ممنون از اينكه گذاشتي دالان

    بهشت هم جايي تو روزنه ي اميد داشته باشه .منم شما رو لينك كردم.

    موفق باشي...

    لحظه ها را گذرانديم تا به خوشبختي برسيم
    غافل از اينكه لحظه ها همان خوشبختي بودند

    سلام.من آپم.منتظر حضور گرمت هستم.

    salam aziz weblagii zibaii darii movafagh bashi ba man ham sar bazan

    سلام

    به روزم....

    و منتظرت....

    لحظاتت باروني دوست من

    به اميد اينكه ميشود بهتر نيز بود.....

    سلام اميد

    من اپ كردم. منتظرم . زودبيا

    سلام اميد جان

    مثل هميشه زيبا بود و لذت بردم

    شاد باشي

    سلام داداش اميد ...
    روزنه اميد چطوري؟

    راستي من آپم يه سر بزن بهم...

    اميد جان سلام ....مطلبت را خواندم ....ندا نظري داده بود كه من هم با اون موافقم

    ((اپت قشنگ بود.خيلي دقيق و زيبا تمام جوانب رو با ريز بيني و دقت خاصي نوشته بودي.واقعا جالب و زيبا بود.

    اگه كار خودت بوده باشه بايد بگم تو يه توصيف گر فوق العاده خوب و ماهري هستي.))

    موفق باشي اميد جان

    سلام دوست من

    ممنون از حظورت و نظري كه دادي نظرت برام جالب بود حالا اومدم

    جوابش رو بگم .

    مورد 1و 2 كه اشكالي نداشت اما مورد 3 كه كفتي يه خانوم پيدا شده

    كه از فضولي بدش مياد اره بايد بگم من اينجوريم يعني واقعا ازفضولي

    متنفرم.و يه نكته ديگه راجع يه تنهايي بود كه پرسيده بودي تنهايي رو

    دوست دارم يا حس تنها بودن رو من تنهايي رو دوست دارم چون

    اونطوري ميتونم حس تنا بودن رو هم پيدا كنم و فقط مال خودم باشم به

    همين خاطر عاشق تنهاييم . مورد 4 هم بگم كه نامپيوتر اعتيادش زياد

    بد نيست اگه ازش درست استفاده بشه. مورد 5 هم كه

    اشكالي نداشت .خوب شرمنده اگه زيباد حرف زدم بازم به من سر بزن

    خوشحال ميشم.

    موفق باشي...

    سلام
    واقعا وبلاگ جالبي داري........
    اميدوارم همينطور پيش بري......
    اگه وقت کردي به منم يه سر بزن [گل][گل][گل][گل]
    سلام آقا اميد گل گلاب
    من هم شما رو لينك كردم عزيز!

    من منظورم عشق به اين بشر بي مرام نبود عشق به خالقي بود كه با همه ظلم ها و خطاهاي ما باز هم عاشق ماست و همچنان هر روز احساس مي كنيم كه پيشاپيش ما قدم برميداره تا ما به خطا نريم!

    موفق باشي!

    سلام اميد جان مطمئنم كه عكست رو تو همين وبلاگ خودت ديدم ولي يادم نيست كجا مخفي كرده بودي... منم با نظر ريتا كاملا موافقمراستي اميد تو از غزل خبر نداري ؟ خيلي وقته كه نيست دلم براش تنگ شده...

    ممنون كه نوشته جديدمو رو به خوبي درك كردي اوضاع تو هم بهتر از من نبودا ...... اگه ميشه تو هم كمي جرات دريا شدن داشته باش.

    من خيلي وقته كه همه چيو فراموش كردم يكي از پستام (بي ثمر) واقعا حرف دل خودم بود و واقعا اميد همين كار رو كردم ....

    تو رو نمي دونم تا چقدر تحمل داشتي و داري ولي اميدوارم كه براي تو هم فقط ازش خاطره ايي برات مونده باشه...

    چون بهر حال زندگي در گذر است....

    راستي دلم خيلي خيلي براي غزل تنگ شده مخصوصا جمله اخر كامنتهاش (يزدان يارتان) به ياد غزل عزيزم...

    ايزد يارتان

       1   2      >